ابنشجری ابوالسعادات هبةالله بن علی علوی حسنیاِبْنِ شَجَری، ابوالسعادات هبةالله بن علی علوی حسنی (۴۵۰- ۲۰ رمضان ۵۴۲ق/۱۰۵۸-۱۲ فوریه ۱۱۴۸)، نحوی، لغوی، ادیب و شاعرِ شیعی بود. ۱ - شناخت اجمالینسب او به امام حسن مجتبی (ع) میرسد و به همین سبب علوی حسنی نامیده شده است. درباره شهرت یافتن او به ابن شجری اختلاف است. یاقوت [۱]
یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲.
او را از طرف مادر به خاندان «شجری» منسوب میداند، اما ابن خلکان [۲]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۵۰.
انتساب او را هم به این خاندان محتمل میداند و هم به قریه شجره واقع در نزدیکی مدینه . [۳]
سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۲۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
۲ - تحصیلاتوی ادب و نحو را نزد ابن طباطبا ، خطیب تبریزی ، سعید بن علی سُلالی و ابن فَضال مُحاشِعی آموخت و علم حدیث را نزد جماعتی از شیوخ چون ابوالحسن مبارک بن عبدالجبار صیرفی و محمد بن سعید ابن نبهان کاتب فراگرفت [۴]
یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲-۲۸۳.
[۵]
فقطی، علی، انباه الرواة،ج۳،ص۳۵۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۹م.
[۶]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶.
و از دوریستی، ابن قدامه و دیگران روایت کرد. [۷]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۵، ص۳۱۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد الحسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
وی هرگز از دانشاندوزی نیاسود، چنانکه در سن پیری نیز در درس ابوالحسن بن طیوری و برخی دیگر حاضر میشد، [۸]
ذهبی، محمد، ج۲، ص۴۶۳، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
حال آنکه او خود در فنون ادب تجارب بسیار اندوخته و در بغداد ، سرور نحودانان گشته بود و چندی هم، به نیابت از سوی الطاهر ابوعبدالله احمد بن ابی الحسن علوی، نقیب طالبیان در محله کرخ بغداد بود. [۹]
ابن انباری، عبدالرحمان، ج۱، ص۲۸۴، نزهة الالیاء، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
[۱۰]
ابن کثیر، البدایة، ج۱۱، ص۲۲۳.
۳ - شاگردانگویند ابنشجری مدت ۷۰ سال به تدریس نحو و ادب اشتغال داشت. در این مدت طولانی بسیاری از مشاهیر نحو و لغت ، چون تاجالدین کندی ، ابوالبرکات ابن انباری [۱۱]
یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳.
[۱۲]
ابن انباری، عبدالرحمان، ج۱، ص۲۸۶، نزهة الالیاء، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
و ابن خشاب [۱۳]
فیروزآبادی، محمد، البلغة، ج۱، ص۲۷۸، به کوشش محمد المصری، دمشق، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
از او دانش آموختند؛ عدهای چون شیخ برهانالدین حمدانی قزوینی و قطب راوندی نیز از او روایت حدیث کردند. [۱۴]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۵، ص۳۱۸، ریاض العلماء، به کوشش احمد الحسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
۴ - از نظر بزرگانمقام ارجمند او را همگان ستودهاند: منتجب الدین [۱۵]
منتجبالدین، علی، فهرست اسماء علماء الشیعة،ج۱، ص ۱۹۷، به کوشش عبدالعزیز طباطبائی، بیروت، ۱۴۰۶ق.
او را فاضل و صالح دانسته است؛ ابن انباری [۱۶]
ابن انباری، عبدالرحمان، نزهة الالیاء،ج۱، ص ۲۸۵-۲۸۶، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
سلسله مشایخ او را در نحو به علی (ع) رسانده است؛ یاقوت [۱۷]
یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳.
نیز وی را بسیار ستوده و گفته است در علم نحو یگانه روزگار بود، اشعار و احوال و ایام عرب را نیک میدانست و در ادب تسلط کامل و کافی داشت.ابن هشام [۱۸]
ابن هشام، عبدالله، مغنی اللبیب،ج۱، ص۴۵، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، مکتب التجاریة الکبری.
[۱۹]
ابن هشام، عبدالله، مغنی اللبیب،ج۱، ص۶۰، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، مکتب التجاریة الکبری.
[۲۰]
ابن هشام، عبدالله، مغنی اللبیب،ج۱، ص۶۴، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، مکتب التجاریة الکبری.
[۲۱]
ابن هشام، عبدالله، مغنی اللبیب،ج۱، ص۶۵، جم، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، مکتب التجاریة الکبری.
به آراء و نظرات او در چندین مورد استناد کرده و ابن خلکان [۲۲]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷.
به تبحر او در استشهاد به شعر عرب اشاره نموده است.بدینسان ابن شجری به درجهای از اعتبار و شهرت رسیده بود که بزرگی چون زمخشری، هنگام بازگشت از سفر حج ، در بغداد به دیدنش رفت و در حضور عدهای، از جمله ابن انباری، در باب حدیث و شعر و ادب با او به مباحثه پرداخت. [۲۳]
یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۱۲۸.
[۲۴]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷.
۵ - علاقه به شعرابن شجری شعر نیز میسرود، اما از اشعار او تنها دو قطعه کوتاه مجموعاً ۵ بیت و نیز ۱۶ بیت از یک قصیده در مدح وزیر نظامالدین ابونصر مظفر باقی مانده است. [۲۵]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۷- ۴۸.
گویا اشعار وی مورد پسند اهل ادب نبوده است، چنانکه حسن بن احمد بن جکینا شاعر بغدادی شعر او را مورد طعن قرار داده است. [۲۶]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۹.
[۲۷]
ابن شاکر کتبی، محمد، ج۱، ص۳۲۱، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
۶ - وفاتابن شجری در بغداد چشم از جهان فروبست و در کرخ که محله شیعه نشین بغداد بود، به خاک سپرده شد [۲۸]
فقطی، علی، انباه الرواة،ج۳،ص۳۵۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۹م.
۷ - آثاراز وی آثاری در زمینههای مختلف برجای مانده که عبارتند از: ۷.۱ - الامالیاین کتاب یکی از آثار کمنظیر و ارزشمند است که صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف در ۸۴ مجلس برای شاگردانش املا کرده است. تاریخ بسیاری از مجالس دقیقاً ثبت شده، اما از شروع نخستین مجلس اطللاع دقیقی در دست نیست و با توجه به انیکه مجلس هشتم در اوایل جمادیالاوّل ۵۲۴ املا گردیده و پس از آن به طور مرتب ادامه داشته است، شروع آن احتمالاً در اوایل ربیعالاول همان سال بوده است. ابن شجری در این کتاب آراء بسیاری را بدون ذکر نام آورده است. به عنوان مثال چند فصل کامل از کتاب الازهیة هروی را بدون ذکر مأخذ نقل کرده است [۲۹]
ابن شجری، هبةالله، الامالی،ج۲، ص۳۴۳-۳۵۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۹ق.
[۳۰]
هروی، علی، ج۱، ص۱۴۸-۱۵۷، الازهیة، به کوشش عبدالمعین الملوحی، دمشق، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
[۳۱]
ابن شجری، مالم ینشر من الامالی الشجریة،ص۳۰و۳۱، به کوشش حاتم صالح ضامن، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
[۳۲]
هروی، علی، الازهیة،ج۱، ص۵۴ - ۵۵، جم، به کوشش عبدالمعین الملوحی، دمشق، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
وی بخش وسیعی از الامالی را [۳۳]
ابن شجری، مالم ینشر من الامالی الشجریة، ج۱، ص۴۱- ۶۵، به کوشش حاتم صالح ضامن، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
به ذکر لغزشهای مکی بن ابی طالب مغربی در کتاب مشکل اِعراب القرآن اختصاص داده است.برخی از متأخران [۳۴]
ضامن، حاتم صالح، مقدمه بر مالم ینشرج۱، ص۶ -۷، (نک: ابن شجری در همین مآخذ).
انگیزه این کار او را اختلافات مذهبی دانستهاند و گفتهاند که چون مکی بن ابی طالب، مالکی مذهب بوده و در چند جا از نوشتههایش معتزله را مورد انتقاد قرار داده و آنان را ملحد دانسته، ابن شجری در مقام دفاع از معتزله به طرح این انتقادات پرداخته است، اما درباره این سخن باید اندکی تردید کرد، چه همه موارد نیز چندان نابجا نیست. [۳۵]
ابن شجری، مالم ینشر من الامالی الشجریة، ج۱، ص۴۳، به کوشش حاتم صالح ضامن، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
کتاب الامالی در ۱۳۴۹ق در دو مجلد در حیدرآباد به طور ناقص به چاپ رسیده و یک بار نیز در بیروت بدون ذکر تاریخ، تجدید چاپ شده است. بخش پایانی آن با عنوان مالم ینشر من الامالی الشجریة به کوشش حاتم صالح ضامن در ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م در بیروت چاپ شده که بقیه مجلس ۷۸ تا مجلس ۸۴ را شامل میشود. ۷.۲ - الحماسةاین اثر گلچینی از بهترین اشعار شعرای جاهلی و اسلامی عصر اموی و عباسی است که وی به تقلید از حماسه ابوتمّام و بحتری گردآورده است. برخی معتقدند که در سلسله حماسههای عرب ، اثرِ ابن شجری از همه ارزشمندتر است. [۳۶]
مردم بک، عدنان، «التعریف و النقد»،ج۴۵، ص۸۸۲، مجله مجمع اللغة العربیة بدمشق، شم ۴۵، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م، شم ۴۵.
حماسه در ۱۳۴۵ق توسط مستشرق آلمانی فریتس کرنکو در حیدرآباد و در ۱۹۷۰م به کوشش عبدالمعین الملوحی و اسماء الحمصی در دمشق به چاپ رسیده است. ۷.۳ - مختارات شعراء العربشامل ۵۰ قصیده از قصاید معروف عصر جاهلی و مخضرمین است. این اثر در ۱۳۰۶ ق در قاهره چاپ سنگی شده، در ۱۳۴۴ق به کوشش محمود حسن الزناتی در قاهره و یک بار دیگر در ۱۹۷۵م به کوشش علی محمد بجاوی در همانجا به چاپ رسیده است. ۷.۴ - منظومة ابن الشجریاین اثر در ۱۳۳۰ق در قاهره چاپ شده است. افزون بر اینها، نسخهای از یک فرهنگ مشترکات لفظی در برلین مضبوط است که شاید همان ما اتفق لفظه و اختلف معناه باشد که یاقوت [۳۷]
یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳.
از آن نام برده است.۸ - دیگر آثارآثار دیگری هم برای ابن شجری ذکر کردهاند که عبارتند از: ۱. الانتصار . هنگامی که ابن شرجی املای کتاب الامالی را به پایان برد، ابن خشاب از وی خواست تا آن را نزد او فراگیرد، اما وی نپذیرفت. در نتیجه ابن خشاب به ردّ بعضی از موضوعات کتاب پرداخت و ابن شجری در پاسخ آن الانتصار را نوشت. [۳۸]
یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳.
[۳۹]
فقطی، علی، انباه الرواة،ج۳،ص۳۵۶-۳۵۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۹م.
۲. شرح التصریف الملوکی ابن جنی. ۳. شرح اللمع ابن جنی. [۴۰]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۵.
۹ - فهرست منابع(۱) ابن انباری، عبدالرحمان، نزهة الالیاء، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م. (۲) ابن تغری بردی، النجوم. (۳) ابن خلکان، وفیات. (۴) ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر. (۵) ابن شجری، هبةالله، الامالی، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۹ق. (۶) ابن شجری، الحماسة، به کوشش فریتس کرنکو، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۵ق. (۷) ابن شجری، مالم ینشر من الامالی الشجریة، به کوشش حاتم صالح ضامن، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م. (۸) ابن کثیر، البدایة. (۹) ابن هشام، عبدالله، مغنی اللبیب، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، مکتب التجاریة الکبری. (۱۰) افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد الحسینی، قم، ۱۴۰۱ق. (۱۱) ذهبی، محمد، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۱۲) سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م. (۱۳) ضامن، حاتم صالح، مقدمه بر مالم ینشر (نک: ابن شجری در همین مآخذ). (۱۴) فیروزآبادی، محمد، البلغة، به کوشش محمد المصری، دمشق، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م. (۱۵) فقطی، علی، انباه الرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۹م. (۱۶) مردم بک، عدنان، «التعریف و النقد»، مجله مجمع اللغة العربیة بدمشق، شم ۴۵، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م، شم ۴۵. (۱۷) منتجبالدین، علی، فهرست اسماء علماء الشیعة، به کوشش عبدالعزیز طباطبائی، بیروت، ۱۴۰۶ق. (۱۸) هروی، علی، الازهیة، به کوشش عبدالمعین الملوحی، دمشق، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م. (۱۹) یاقوت، ادبا. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن شجری»،ج۴،ص۱۳۷۰. |